سلام عزیز دلم مهدیار جونم من دارم میرم مسافرت و یه هفته نمیبینت . خیلی دلم برات تنگ میشه عمه جون آخه یه هفته خیلیییییییی زیاده . امیدوارم هرچه زودتر بگذره . حتما برات سوغاتی های خوشگل میارم نفسم . راستی گلم ، چند روزه خیلی بد اخلاقی میکنی . همش گریه میکنی و نا آرومی ، نمیدونم چرا ؟ جمعه هفته پیش دسته جمعی رفتیم پیک نیک . اولین پیک نیک زندگی آقا مهدیار بود . منو مامان و بابات سینما ٤ بعدی هم رفتیم حیف شد تو نمیتونستی بیای . ایشالا بزرگ بشی بتونی بری عسلم . تو این چند وقتی که پدربزرگ خونه ی ما مونده تو دوبار اومدی پیشش . هربار تو رو میبینه خیلی خوشحال میشه ، جالب اینه که تو هم هرموقع کنارش هستی خیلی آرومی . عزیز من تازگی خیلی میخندی ...